جدول جو
جدول جو

معنی عقوبت کردن - جستجوی لغت در جدول جو

عقوبت کردن
(دِ دِ سِ دَ)
بعمل آوردن عقوبت بر کسی. (آنندراج). مجازات کردن. تنبیه کردن. سیاست کردن. انهاک. تمثیل. تنکیل. تنهکه. معاقبه: هارون پوشیده کسان گماشته بود تا هر کس زیردار جعفر گشتی و تندمی و توجعی نمودی... نزدیک وی آوردندی و عقوبت کردندی. (تاریخ بیهقی ص 190).
خشمت نکرد کس را الا به حق عقوبت
عفوت نکرد کس راالا به حق محابا.
میرمعزی (از آنندراج).
عقوبت مکن عذرخواه آمدم
به نزدیک تو روسیاه آمدم.
نظامی (از آنندراج).
عدل است اگر عقوبت ما بیگنه کنی
لطف است اگر کشی قلم عفو بر خطا.
سعدی.
حرکتی از او در نظر سلطان ناپسند آمد، مصادره فرمود و عقوبت کرد. (گلستان). بنده را دست و پا بسته عقوبت همی کرد. (گلستان). عفو، عقوبت ناکردن مستحق عذاب را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
عقوبت کردن
کیفر دادن به کیفر رساندن شکنجه دادن عذاب کردن، جزای کار بد و گناه را دادن سیاست کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تقویت کردن
تصویر تقویت کردن
نیرومند کردن نیرو دادن قوه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقویت کردن
تصویر تقویت کردن
Amplify, Bolster, Fortify, Reinforce, Strengthen
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رقابت کردن
تصویر رقابت کردن
Compete, Contest
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تقویت کردن
تصویر تقویت کردن
amplifier, renforcer, fortifier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از رقابت کردن
تصویر رقابت کردن
compétitionner, concourir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از رقابت کردن
تصویر رقابت کردن
להתחרות , להתחרות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تقویت کردن
تصویر تقویت کردن
להגביר , לחזק , לחזק
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از رقابت کردن
تصویر رقابت کردن
competir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رقابت کردن
تصویر رقابت کردن
bersaing, bertanding
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تقویت کردن
تصویر تقویت کردن
memperbesar, memperkuat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تقویت کردن
تصویر تقویت کردن
ขยาย , เสริม , เสริมกำลัง , เสริมสร้าง , เสริมความแข็งแกร่ง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از رقابت کردن
تصویر رقابت کردن
प्रतिस्पर्धा करना , प्रतियोगिता करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از رقابت کردن
تصویر رقابت کردن
concurreren, strijden
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تقویت کردن
تصویر تقویت کردن
versterken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تقویت کردن
تصویر تقویت کردن
増幅する , 強化する , 強化する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از رقابت کردن
تصویر رقابت کردن
競争する , 競う
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تقویت کردن
تصویر تقویت کردن
बढ़ाना , मजबूत करना , सुदृढ़ करना , सुदृढ़ करना , मजबूत बनाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تقویت کردن
تصویر تقویت کردن
amplificare, rafforzare, fortificare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تقویت کردن
تصویر تقویت کردن
amplificar, reforzar, fortificar, fortalecer
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رقابت کردن
تصویر رقابت کردن
competere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از رقابت کردن
تصویر رقابت کردن
competir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تقویت کردن
تصویر تقویت کردن
amplificar, reforçar, fortificar, fortalecer
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رقابت کردن
تصویر رقابت کردن
竞争 , 竞赛
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تقویت کردن
تصویر تقویت کردن
放大 , 加强 , 加固 , 强化
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رقابت کردن
تصویر رقابت کردن
konkurować, rywalizować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تقویت کردن
تصویر تقویت کردن
wzmacniać, umacniać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رقابت کردن
تصویر رقابت کردن
змагатися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تقویت کردن
تصویر تقویت کردن
посилювати , зміцнювати , зміцнювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رقابت کردن
تصویر رقابت کردن
konkurrieren, wettbewerben
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تقویت کردن
تصویر تقویت کردن
verstärken, befestigen, stärken
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رقابت کردن
تصویر رقابت کردن
соревноваться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تقویت کردن
تصویر تقویت کردن
усиливать , укреплять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تقویت کردن
تصویر تقویت کردن
증폭하다 , 강화하다 , 강화하다
دیکشنری فارسی به کره ای